حکایت رفاقت من با او حکایت قهوه ایست که امروز به یاد اوو تلخ تلخ نوشیدم که هربار باخود اندیشیدم که این طعم را دوستدارم یا نه و آنقدر گیر کردم بین دوستداشتن و نداشتن که انتظار تمام شدنش را نداشتم وتمام که شد فهمیدم باز هم قهوه می خواهم.......حتی تلخ تلخ!!!!!!!!!
11 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/01 - 00:43